خورشید نیمه شعبان
سلام بر مهدی(ع)، خورشید جان ها و امید انسان ها. مهدی(ع)، یادگار پیامبران، خلاصه ابراهیم، عصاره محمد، احیا و زنده کننده سنت هاست. نیمه شعبان، مطلع خورشید فروزان مهدی(ع) در ظلمت تاریخ است. پیروان قائم آل محمد(ع) همچون او اهل قیام و انقلابند.
مهدی(عج)، کعبه مقصود و قبله موعود امت هاست.
غیبت کبرا، دوره آزمایش منتظران راستین حضرت مهدی(ع) است.
وقتی نیمه شعبان می رسد، گلواژه های «انتظار»، «ظهور»، «فرج»، «حکومت جهانی»، «قسط و عدل»، «دیدار» و «مهدی» می شکفد.
نیمه شعبان، عید منتظران وراثت زمین برای مستضعفان و شکست سلطه های جبّاران است. نیمه شعبان، افروختن چراغ شوق در دل شیعیان و امید بخشیدن به محرومان است.
خورشید نیمه شعبان
آخرین وصی پیامبر خدا(ص)، دوازدهمین امام شیعه و چهاردهمین معصوم از خاندان رسالت، حضرت مهدی(ع) در سپیده دم نیمه شعبان سال 255 هجری در شهر سامرا دیده به جهان گشود. با تولد او انتظار تحقق مژده ای که پیامبر خدا(ص) و امامان(ع) از دو قرن پیشتر داده بودند سر آمد و گام او زمین را برکت بخشید.
نام آن حضرت، نام پیامبر(ص) و کنیه او کنیه رسول خداست. (محمد، ابوالقاسم) توصیه شده است که در عصر غیبت، از او به نامش یاد نشود، بلکه با القاب متعددی که دارد، مثل مهدی، منتظر، حجت، صاحب امر، صاحب الزمان، بقیة اللّه ، قائم، خلف صالح و … نام برده شود.
پدرش امام عسگری(ع) و مادرش نرجس است که نام اصلی وی ملیکه، دختر یشوعا فرزند قیصر روم بود. وجود آن امام، مشخصات وی، مژده ظهورش، ویژگی اصحابش و چگونگی حکومتش، در روایات بسیار آمده است و طبق روایات عقیده به او مخصوص به شیعه نیست، بلکه روایات بسیار در کتاب های اهل سنت نیز درباره او نقل شده است.
زمینه های غیبت
از آنجا که حکومت های ستمگر، طبق وعده روایات، زوال قدرت خود را در حکومت این مولود خجسته می دیدند و می دانستند که از نسل امام عسگری(ع) خواهد بود، پیوسته آن حضرت را زیر نظر داشتند، امام یازدهم نیز تولد این فرزند را از مردم کتمان می کرد تا دستگاه خلافت به وجود او پی نبرد.
البته در همان دوران کودکی، برای آنکه شیعیان نسبت به پیشوای خود و امام بعدی بی خبر و حیران نباشند، امام زمان(ع) توسط پدر ارجمندش به برخی اصحاب خالص و مطمئن نشان داده می شد، تا حجت خدا را بشناسند و بعدا دچار گمراهی نشوند.
امام زمان(ع) پنج ساله بود که پدرش امام عسگری(ع) به شهادت رسید. حضرت بر جنازه مطهر پدر نماز خواند و چون مأموران از وجود او با خبر شدند، در تعقیب او به منزل امام هجوم آوردند. ولی حضرت در یکی از سرداب های خانه از چشم ها ناپدید شد و هر چه گشتند، او را نیافتند. بدین گونه رابطه آشکار مردم با حضرت مهدی(ع) قطع شد و دوران غیبت فرارسید.
غیبت صغری و کبری
امام عصر(ع) از آن زمان تا سال 329 هجری، به مدت 69 سال (که دوره غیبت صغری نامیده می شود) از طریق چهار نماینده خاص، با مردم رابطه داشت و نامه ها، نیازهاو سؤال های آنان از طریق این نوّاب خاص به حضرت می رسید و پاسخ آن دریافت می شد، به نامه های آن حضرت «توقیعات» گفته می شد.
نایب های ویژه او که در چهار نسل پیاپی واسطه میان امام و امت بودند، عبارتند از عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سیمُری.
با مرگ چهارمین سفیر خاص امام در سال 329 دوران غیبت کبری آغاز شد که تاکنون ادامه دارد و جانشینان حضرت، فقهای عادل و واجد شرایط در هر زمان اند.
حضرت مهدی(ع) هم اکنون از دیده ها پنهان است و ما در عصر غیبت بسر می بریم و از دیدن جمالش محرومیم.
البته در این دوازده قرنی که از عمر آن حضرت می گذرد، اشخاص متعددی به خاطر صلاحیت و تقوا و عمل صالح، توفیق دیدار او را داشته اند.
شوق دیدار او در همه دل ها وجود دارد و شیعیان، در انتظار پایان دوره غیبت و فرارسیدن «عصر ظهور»ند، تا به یاری او بشتابند. امام عصر(ع) هم اکنون زنده است و از آنچه در جهان و میان مسلمانان می گذرد با خبر است، هر چند دیده نمی شود و کسی از جای او و زمان ظهورش آگاه نیست. دیدار چهره او به سختی میسر است، آن هم برای انسان های صالح و پاک، در صورتی که حضرت مهدی(ع) صلاح بداند.